- احاديث رمضان
- /
- صلاح امت1427
سپاس مخصوص خداوند جهانیان است و درود و سلام بر سرورما حضرت محمد راستین وعدهی امانت دار.
اشارهی قرآن به شرک خفی:
برادران گرامی با درس جدیدی از دروس صلاح امت در ارادهی والا در خدمت شما هستیم امشب دو آیه خواندم که بسیار به همت والا مرتبط است خداوند میفرماید:
﴿ وَمَا يُؤْمِنُ أَكْثَرُهُمْ بِاللَّهِ إِلَّا وَهُمْ مُشْرِكُونَ ﴾
(و بيشترشان به خدا ايمان نمىآورند جز اين كه [با او چيزى را] شريك مى گيرند)
1 – در جهان اسلام شرک آشکار وجود ندارد:
بنابراین در این آیه اشارهای به شرک خفی وجود دارد، در جهان اسلام جایی برای شرک آشکار وجود ندارد. شرک آشکار این است که مثلا بودا را بپرستیم این شرک آشکار است اما اگر با انسانهای قدرتمند تعامل داشته باشیم و از آنها اطاعت کنیم و نافرمانی خدا را نمایید و فکر کنید که نفع و ضرر شما به دست آنها است و آنان ارزش و روزی به شما میدهند؛ این مورد در دین بسیار خطرناک است.
2 – توحید یعنی برای خدا شریک قرار ندهیم:
دیندار حقیقی یکتا پرستی است که شریکی برای خداوند قرارن میدهد و تمام امور خود را در اختیار خدا میداند و کسی که همه چیز را در هستی در قبضهی قدرت خداوند میداند و تنها با خدا ارتباط دارد و اگر تنها در راه خدا کار کند خداوند او را در قبال همه کس بس است.
از نکات مسلم ایمان این است که بداند آن چه به او رسیده، نمی توانسته به او نرسد و آن چه به او نرسیده است؛ نمی توانسته به او برسد. این حقایق به جان انسان آرامش و آسایش و راحتی میدهد بنابراین باید هنگام خوانده این آیه نگران باشیم آن جا که میفرماید:
﴿ وَمَا يُؤْمِنُ أَكْثَرُهُمْ بِاللَّهِ إِلَّا وَهُمْ مُشْرِكُونَ ﴾
(و بيشترشان به خدا ايمان نمىآورند جز اين كه [با او چيزى را] شريك مى گيرند)
زیرا در آن به شرک خفی اشاره شده است.
3 – شرک خفی چیست؟
شرک خفی: یعنی این که از مخلوق پیروی کرده و از خالق نافرمانی کنید. شرک خفی: یعنی این که گمان کنید منافع شما در نافرمانی است نه در اطاعت. شرک خفی یعنی این که سرنوشت انسانها را در دستان قدرتمندان بدانید.
بیماریهای روانی ناشی از سستی ایمان است:
برادران ما در امتحان سختی هستیم. از امتحانات سخت خداوند این است که کافر قدرت بگیرد و این کافر در نظر مردم این گونه به نظر برسد که هر چه بگوید انجام میدهد و بیشترین قدرتهای زمین در دستان اوست، این شاید آزمایشی برای مؤمن باشد.
پس هرچه ایمان شما قویتر باشد میبینید که قدرت خداوند تنها قدرت است و ناامیدی و ناکامی و تسلیم شدن ازشما دور میشود.
بنابراین هر بیماری روانیای که مؤمن به آن دچار میشود تنها به دلیل ضعف توحید اوست.
﴿ وَمَا يُؤْمِنُ أَكْثَرُهُمْ بِاللَّهِ إِلَّا وَهُمْ مُشْرِكُونَ ﴾
(و بيشترشان به خدا ايمان نمىآورند جز اين كه [با او چيزى را] شريك مى گيرند)
پس ای برادران هنگامی که برای خشنود سازی یک قدرت زمینی گام برمی دارید و یا به دلیل ترس از آن کاری میکنید و فکر نمیکنید که همه چیز به دست خداست؛ بدون آن که احساس کنید به شرک خفی افتادهاید و شرک خفی بسیار خطرناک است زیرا شما میدانید که هر گناهی بخشیده میشود به جز شرک.
﴿ إِنَّ اللَّهَ لَا يَغْفِرُ أَنْ يُشْرَكَ بِهِ ﴾
(خداوند اين را كه به او شرك آورده شود نمى آمرزد)
زمانی که زمام امور را در اختیار غیر خدا بدانم دچار ناکامی و افسردگی میشوم.
نه به ناامیدی و تسلیم شدن:
شایان ذکر است که اگر انسان اخبار را باور کند؛ قلب وی توان شنیدن آن را ندارد، دشمنی بسیار قوی، بسیار باهوش، ثروتها، رسانه، اقتصاد در اختیار اوست، تحریم میکند، ملتها را نابود میکند و به قول آنان آشوب به پا میشود. همین تصور به تنهایی باعث افسردگی بی پایانی میشود. دوای ما توحید است و این که خدایی وجود دارد. همیشه زمانی که بررسیها و تحلیل های تیره و تاریکی در مورد آینده مطرح میشود من میگویم اخبار را میخوانم یا به آن گوش میدهم و بخشی از آن را قبول میکنم و بخشی را رد میکنم. اما یک ثانیه فراموش نکنید که خداوند وجود دارد و تمام معیارها به دست اوست و شاید در یک زمان کوتاه همه چیز را تغییر دهد بنابراین از رحمت ناامید نباشید، شما نیاز به توحید دارید.
توحید را کجا پیدا کنید:
شاید یکی بگوید: توحید را کجا پیدا کنم؟ توحید را در تفکر، تدبر، طاعات، پرستشها مییابید اگر به کمترین حد از توحید دست یافتید، این حد کم شما را از بیماریهای مردم و از ناامیدیها و همچنین از افسردگی و احساس یأس آنان دور نگه میدارد.
این آیه را به ذهن بسپارید:
﴿ وَمَا يُؤْمِنُ أَكْثَرُهُمْ بِاللَّهِ إِلَّا وَهُمْ مُشْرِكُونَ ﴾
(و بيشترشان به خدا ايمان نمىآورند جز اين كه [با او چيزى را] شريك مى گيرند)
به محض اطاعت از یک مخلوق و نافرمانی از خالق شرک خفی روی میدهد، چگونه؟ به محض این که به مسلمانان خیانت کنید؛ از کجا شروع کردهاید؟ این مبلغ هنگفتی که از طریق خیانت به سود شما افزوده خواهد شد نزد شما از طاعت خداوند بالاتر است و تنها راه امرارمعاش شما از همین طریق است. این بزرگترین شرک است، ولی به خدا سوگند اگر این موضوع را بر خودمان تطبیق ندهیم از عذاب خداوند هرگز نجات نمییابیم.
به کسی غیر از او امید نداشته باش کسی که تو را آفریده روزی میدهد
با خدا باش تا خدا را با خود ببینی و همه را رها کن و مراقب طمع خود باش
و اگر به تو ببخشد چه کسی مانع او میشود و اگر او به تو نبخشد چه کسی به تو میبخشد
***
بنابراین: ما در صدد این هستیم که از شرک خفی دوری کنیم:
﴿ وَمَا يُؤْمِنُ أَكْثَرُهُمْ بِاللَّهِ إِلَّا وَهُمْ مُشْرِكُونَ ﴾
(و بيشترشان به خدا ايمان نمى آورند جز اين كه [با او چيزى را] شريك مى گيرند)
شاید با یک آیه دیگر از آن دوری کنیم:
﴿ يُثَبِّتُ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا بِالْقَوْلِ الثَّابِتِ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا ﴾
(خدا كسانى را كه ايمان آوردهاند در زندگى دنيا و در آخرت با سخن استوار، ثابت مى گرداند)
برادران گرامی خداوند بزرگ میفرماید:
﴿ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ ﴾
(ستايش خدايى را كه آسمانها و زمين را آفريد)
قرآن کتابی سخن گو و هستی کتابی خاموش:
آسمانها و زمین واژگان قرآنی است و هستی آن چه غیر خداست.
آیهی دوم:
﴿ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي أَنْزَلَ عَلَى عَبْدِهِ الْكِتَابَ ﴾
(ستايش خدايى را كه اين كتاب [آسمانى] را بر بندهی خود فرو فرستاد)
هستی همه در یک کفه و کتاب در کفهی دوم، کتاب میگوید: همه چیز در اختیار خداست، کتاب میگوید:
﴿ إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا يُنْفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ لِيَصُدُّوا عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ فَسَيُنْفِقُونَهَا ثُمَّ تَكُونُ عَلَيْهِمْ حَسْرَةً ثُمَّ يُغْلَبُونَ ﴾
(بى گمان كسانى كه كفر ورزيدند اموال خود را خرج مى كنند تا [مردم را] از راه خدا بازدارند پس به زودى [همه] آن را خرج مى كنند و آنگاه حسرتى بر آنان خواهد گشت سپس مغلوب مى شوند)
کتاب میگوید:
﴿ وَالْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ ﴾
(و فرجام [نيك] براى پرهيزگاران است)
کتاب میگوید:
﴿ وَمَا رَمَيْتَ إِذْ رَمَيْتَ وَلَكِنَّ اللَّهَ رَمَى ﴾
(و چون [ريگ به سوى آنان] افكندى تو نيفكندى بلكه خدا افكند)
کتاب میگوید:
﴿ وَهُوَ الَّذِي فِي السَّمَاءِ إِلَهٌ وَفِي الْأَرْضِ إِلَهٌ ﴾
(و اوست كه در آسمان خداست و در زمين خداست)
کتاب به تو خبر میدهد که خداوند با مؤمنان است، و خداوند با توبه کنندگان و راستگویان است و کسی که ایمان آورد و عمل صالح انجام دهد زندگی پاکی دارد و زمام همهی امور به دست خداوند است وقتی این آیات را در قرآن میخوانید باعث پایبندی و ثبات شما میشود:
﴿ يُثَبِّتُ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا بِالْقَوْلِ الثَّابِتِ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا ﴾
( خدا كسانى را كه ايمان آوردهاند در زندگى دنيا و در آخرت با سخن استوار، ثابت مى گرداند)
راه درمان شرک پایبندی به کلام خداوند است:
بنابراین برادران اولین خطر شرک خفی است و اولین درمان این است که به کلام خداوند پایبند باشیم. یکی از علماء میگوید:" برتری سخن خداوند بر سخن بندگان مانند برتری خداوند بر بندگان است".
گواه خداوند بر این که قرآن کلام اوست چه میباشد؟
برادران، گاهی خداوند شهادت میدهد که این قرآن کلام اوست، چگونه؟
با محاسبهی دقیق، قرض ربایی بیشترین سود را دارد. شما هزار تا قرض دادید و 1200 تا به شما پس داده شده است. اما میبینید که خداوند مال ربا خوار را نابود میکند. نابودی مال رباخوار گواه خداوند برای بندگان است که این قرآن سخن او است. به بیانی دیگر وقوع وعده و وعید گواهی از خداوند است مبنی بر این که قرآن کلام اوست.
به خدا انسانی را میشناسم که خانهای در حدود 300 متر در بهترین محلههای یک پایتخت عربی دارد و یک فروشگاه تجاری از بزرگترین فروشگاهها از آن او است و نیز یک انبار و یک دفتر و خانهای برای فرزندش دارد و پس از یک قرض ربوی خانهی خودش، خانهی فرزندش، مغازه و دفتر و انبارش را فروخت ولی بهای این اموال پس از سودهای مختلف، کفاف قرض ربوی را نکرد.
خداوند وعده و وعید خود را اجرا میکند. وقوع وعده و وعید گواهی برای شما است ای مؤمن که خداوند این قرآن را نازل کرده است و ما میخواهیم که از شرک خفی پاک شویم، میخواهیم توبه کنیم و به کتابی که همه چیز را به ما گفته است، یقین داشته باشیم.
در زمان نابسامانی چگونه تعادل داشته باشیم؟!
بنابراین برادران گرامی، هر وقت قرآن را بخوانید تعادل در شما برقرار میشود. من احساس میکنم که نقص بزرگی در کسی است که قرآن میخواند. زیرا هجوم رسانهای همیشه وجود دارد. پایهی این هجوم بر شرک نهاده شده است. این هجوم به نفع قدرتمندان، مفسدان، کشورگشایان و تسلیم شدن است. این هجوم رسانهای یک دیدگاه عمومی را تشکیل میدهد. استدلالهایی را میسازد. این استدلالات با اسلام در تضاد است. بنابراین چه زمانی تعادل دارید؟
وقتی به سخن خداوند بازگردید و اطمینان یابید که نابود کردن هستی برای خداوند آسانتر از این است که وعدههایش را برای مؤمنان محقق نکند. وقتی مستقیم با خداوند در تعامل هستید در واقع با هستی هستید که گواه عظمت خداوند است، با یک کتاب معجزه آسایی هستید که گواهی میدهد کلام خدا است. این آموزههای سازنده است. وقتی قرآن میخوانید و آن را باور میکنید؛ به روشی که ناشی از استدلالات شما به آن است، رفتار میکنید. همیشه قوانینی وجود دارد که از حرکت زندگی استنباط و برگرفته شده است. قوانینی که نامش قوانین عنایت الهی نام دارد. اینها را شما نمیدانید و نمیبینید.
قوانین عنایت الهی:
مثلا: وقتی تقلب کنید سود بیشتری میگیرد. طبیعتا وقتی منافق باشید قدرت بیشتری به دست میآورید. مجموعه قوانین بسیار مهمی وجود دارد که از زندگی برداشت شده است. مؤمن همیشه در مقابل یک امتحان سخت قرار دارد. وقتی به این قوانین باطلی که خداوند نازل نکرده، توجه نمیکند، وقتی به امر خداوند و رسول او چنگ میزند، انتظار میرود که زیان بیند اما نتیجه این است که خداوند او را تحت قوانین عنایت الهی قرار میدهد. هزاران داستان در این باره وجود دارد:
یک معاملهی بسیار سودمند، فروش نقدی، سود بسیار در کالای حرام یا شبهه دار وجود دارد. اگر از استفاده از این کالا خودداری کردید سود فراوانی را از دست میدهید. این قوانین از حرکت زندگی نشأت گرفته است. بنابراین وقتی خودداری میکنید و میگویید: پناه برخدا، خداوند بی نیاز است، این کار را انجام نمیدهم. وقتی خودداری میکنید خداوند شما را تحت پوش قوانین عنایت الهی قرار میدهد و به روشی دیگر چند برابر آنچه از دست دادهاید را به شما عنایت میکند. بنابراین یقین داشته باشید که خداوند گواه است که این قرآن کلام او است.
﴿ كَفَى بِاللَّهِ شَهِيداً بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ وَمَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ ﴾
(و كسانى كه كافر شدند مى گويند تو فرستاده نيستى بگو كافى است خدا و آن كس كه نزد او علم كتاب است)
افعال خداوند عز وجل مطابق با سخنانش میباشد. افعال او برای تأکید سخنانش میآید. افعال او میآید تا گواه برای انسان باشد که کلام او حقیقت است.
باری پزشکی در دانشگاه بسیار باور داشت که سخنان پیامبر صلی الله علیه وسلم حقیقت محض است. از ارشادات پیامبر این است که انسان باید یک سوم غذا و یک سوم آب تناول کند و یک سوم را برای نفس کشیدن نگه دارد. این حدیث صحیح است. پزشکان در دانشکدهی پزشکی از سی سال پیش به دانشجویان خود تأکید داشتند که نوشیدن آب با غذا زیان دارد؛ زیرا مادهی ترشح شده برای هضم را رقیق میکند بنابراین انسانها را از نوشیدن در بین غذا منع میکردند و میگفتند باید سه ساعت پس از غذا بنوشد. این پزشک هنوز هم زنده است. او در این موضوع با همکارانش اختلاف نظر دارد. او تنها بر حدیث رسول الله متکی است و باور دارد این حدیث اجتهاد خود او نیست. از علم و تأملات و دادههای طبیعت نیست بلکه وحی است. چراکه خداوند متعال میفرماید:
﴿ وَمَا يَنْطِقُ عَنِ الْهَوَى * إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْيٌ يُوحَى ﴾
(از سر هوس سخن نمى گويد * اين سخن بجز وحيى كه وحى مى شود نيست)
روزها گذشت و او بر دیدگاه خود اصرار داشت. پزشکان نظری دیگر به دانشجویان میداند تا این که کشف کرد که اگر آب با غذا بخورید بهتر است؛ زیرا کشف کردند که اگر آب زیاد باشد به مادهی هاضمه نفوذ میکند و آن رابه میان ذرههای غذا میبرد و به جای این که تکههای غذا به هم چسبیده باشد آب آن را از هم جدا میکند و رسیدن اسید کلر را به آن آسان میکند، بنابراین:
﴿ وَمَا يَنْطِقُ عَنِ الْهَوَى * إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْيٌ يُوحَى ﴾
(از سر هوس سخن نمى گويد * اين سخن بجز وحيى كه وحى مى شود نيست)
ما میخواهیم شما یقین داشته باشید هر حرف و هر حرکتی در این کتاب از حقیقت محض ناشی شده است. مسأله این است که ایمان بیاورید این کتاب حقیقتی است که باطل از هیچ سویی به آن راه ندارد.
خواندن قرآن با تدبر:
برادران، خداوند متعال در درجهی سوم میفرماید:
﴿ وَالَّذِينَ يُمَسِّكُونَ بِالْكِتَابِ وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ ﴾
(و كسانى كه به كتاب [آسمانى] چنگ درمى زنند و نماز برپا داشتهاند)
مؤمن راستین مأموریت دعوتگری دارد. او از شرک خفی پرهیز میکند. اولین نکته این است. سپس استدلالات خود را با سخنان ثابت که قرآن است تأیید میکند سپس سعی میکند مردم را به تمسک و چنگ زدن به قرآن وادارد:
﴿ وَالَّذِينَ يُمَسِّكُونَ بِالْكِتَابِ ﴾
(و كسانى كه به كتاب [آسمانى] چنگ درمى زنند)
و خداوند آنان را ستوده است.
خواندن قرآن با تدبر:
بنابراین برادران، ما در رمضان که ماه قرآن است، هستیم. بار دیگر: کاش قرآن را با تدبر بخوانید و کمیت برایتان مهم نباشد، یک آیه، خود را با آن بسنجید. شما نسبت به آن آیه در کجای کار قرار دارید؟ این چیزی است که بر همت میافزاید. و ان شاء الله صلاح امت در آن است. این که از شرک خفی بترسید. آن را با قول ثابت درمان کنید. سپس مردم را به تمسک به قرآن وادارید تا دعوتگر به راه راست باشید. تا تمام کار کسانی که به حق دعوت دادید در کارنامهی شما نیز ثبت شود.
برادران، از خداوند سبحان خواستارم که این حقایق به استدلالات و سپس به آرامش درونی تبدیل گردد.